دشتها نام تو را ميگويندکوههاشعر مرا ميخوانندکوه بايد شدو ماندرودبايدشدو رفتدشت بايدشدو خوانددرمن اين جلوه ي اندوه زچيست ؟درتو اين قصه ي پرهيز که چه ؟درمن اين شعله ي عصيان نيازدرتو دم سردي پاييز که چه ؟حرف را بايد زد!درد را بايد گفت!...