هو المحبوب
سلام
خوندم ؛ دلم شكست
ادعا ميکنم دروغ ميگويم و دم از غزه ميزنم ؛ دم از عشق ميزنم ؛ از وفاي به عهد
وتو ميداني تمام دروغ هايم را . اما به روي خود نمي آوري ...
کاش ميتوانستم کمکشان کنم
واين آرزوي همه ي ماست ...
با من سخن بگو خواهرم ؛
برادرم ؛ مادرم ؛ پدرم ...
من گوش خواهم داد به تمام درد هايت به تمامي حرفهايت
اين تنها کاريست که ميتوانم انجام دهم ؛
فرياد تو مشتي است بر دهان همه ي آنها
بر دهان همه ي ظالمان ؛ طاغوطيان ؛ در تمام دنيا ...
تصور نکن صدايت به گوش آنها نميرسد ؛
به گوش آنها ميرسد و آنها را کر خواهد کرد ..
فرياد بزن اي مسلمان ؛
همراهي ات ميکنم...
اگر بتوانم ...
اگر بگذارند...