سفارش تبلیغ
صبا ویژن

1- خوش‏اخلاقى
«حسن خلق‏»، کمندى است که دیگران را در دام محبت اسیرمى‏کند.کیست که از برخورد شایسته خوشش نیاید و جذب چنین‏انسانى نشود؟

از امام صادق(ع) پرسیدند: حد و مرز اخلاق نیک، چیست؟

فرمود: آن است که: اخلاقت را نرم کنى، کلامت را پاکیزه سازى، و با چهره‏اى باز و گشاده با برادران دینى‏ات روبه‏رو شوى. (1) .

گشاده‏رویى، از بارزترین صفات رسول خدا(ص) بود که سهمى‏عمده در جذب مردم به اسلام و شیفتگى آنان به شخص پیامبر اسلام‏داشت. خداوند در باره این خصلت مردمى رسول اکرم(ص)مى‏فرماید:

«فبما رحمة من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک‏»; (2) .

به خاطر رحمت الهى بود که براى مردم نرم شدى و اگر تندخو وخشن و سخت‏دل بودى، از دور تو پراکنده مى‏شدند.

در ادامه آیه مى‏فرماید: پس، از آنان درگذر، برایشان استغفار کن، ودر کار با آنان مشورت نما.

گویا که «عفو»، «استغفار» و «مشورت‏»، نمونه‏هاى دیگرى از حسن‏خلق و رفتار مردم‏دارانه و جاذب است، چرا که نوعى اعتماد به مردم وبه حساب آوردن آنان است و چنین برخوردى، عامل جاذبه شخص‏مى‏گردد.

2- عفو و گذشت
کینه‏توزى و لجاجت، ویژه روحهاى حقیر و همتهاى پایین است.برعکس، آنان که نظر بلند و روح بزرگ دارند، پوزشها را مى‏پذیرند، ازخطاهاى دیگران چشم مى‏پوشند و از حق شخصى خویش‏درمى‏گذرند. بلندنظرى انسان، عامل محبت دلهاى دیگران است. براى‏خود انسان نیز نوعى لذت روحى دارد و گفته‏اند: «در عفو، لذتى است که‏در انتقام نیست.».

عفو و گذشت و چشم‏پوشى و نادیده گرفتن لغزشهاى دیگران،دانه‏هاى جلب محبت است و دیگران را خوشبین، وفادار و بامحبت‏نگاه مى‏دارد.

امام سجاد(ع) در دعاى بلند «مکارم الاخلاق‏»، از خداوند این‏گونه‏مى‏طلبد:

«خداوندا!...

مرا ثابت‏قدم و استوار بدار، تا با ناخالصان و دغلها، خیرخواهانه برخوردکنم،

و هر کس از من دورى گزید، من به او نیکى کنم، و به کسى که مرا محروم کرده، بذل و عطا کنم، و با آن که با من قطع رابطه کرده، بپیوندم، و کسى را که غیبت مرا کرده است، به خوبى یاد کنم، توفیقم ده که نیکى را سپاسگزار باشم، و ... از بدى، چشم پوشم و درگذرم.» (3) .

اینها گوهرهاى تابناکى در شیوه‏هاى معاشرت است. گفتن اینها درزبان، آسان است، اما عمل، بسیار سنگین است و جز از همتهاى والا وروحیه‏هاى زیبا برنمى‏آید و باید توفیقش را از خدا طلبید.

3- بخشش و محبت
آدمیزاد، بنده احسان است. به هر کس نیکى کنى، او را رام و مطیع‏خویش مى‏سازى و به هر کس محبت و لطف کنى، قلعه دلش را فتح‏کرده‏اى. به قول سعدى:

بنده حلقه بگوش، ار ننوازى، برود.

لطف کن لطف، که بیگانه شود حلقه بگوش.

این تعلیم حضرت رسول(ص) است که:

«اى مردم!

مى‏دانم که نمى‏توانید با اموالتان همه مردم را راضى کنید، ولى با چهره باز وگشاده‏رویى و خوش‏اخلاقى، مى‏توانید.» (4) .

و سخن مولایمان حضرت امیر(ع) چنین است:

«بالایثار یسترق الاحرار»; (5) .

آزادمردان، با ایثار، بنده و غلام مى‏شوند.

البته بنده و غلام خوبیها و کرامتهاى اخلاقى. این هم گام دیگرى‏در جذب دلها و ایجاد الفتها و تحکیم رابطه‏هاى عاطفى در جامعه‏بشرى است.

4- تواضع و خاکسارى
همچنان در پى بیان نمونه‏هایى از روحیه «مردم‏دارى‏» هستیم.افتادگى و تواضع و فروتنى، یکى دیگر از این ویژگیهاست. چنین کسان‏مى‏توانند مردم را دور شمع وجود خودشان جمع کنند، آن‏گونه که‏پیامبر خدا بود و انجام مى‏داد. تکبر، پشت انسانها را خالى مى‏کند و زیرپا را هم!

مردم، از پیرامون افراد مغرور و متکبر و خودخواه، پراکنده‏مى‏شوند. برعکس آن، تواضع، مردم را به محبت و عنایت و حمایت‏مى‏کشاند.

امام على(ع) فرموده است:

سه چیز موجب محبت دیگران مى‏شود: «الدین و التواضع والسخاء»; (6) .

دیندارى، فروتنى و بخشندگى.

مغروران و خود بزرگ بینان، هرگز نمى‏توانند با جمعى کار کنند وحمایت آنان را همواره همراه خود داشته باشند. اگر هم چند صباحى‏مردم در پى آنان باشند، به تدریج رهایشان مى‏کنند. مى‏گویى نه؟ به‏اطراف و دوستانت‏بنگر، و به آنان که کارى در دستشان است دقت کن.ببین متکبران در میان مردم جا و محبوبیت دارند، یا متواضعان؟

5- حوصله و تحمل
«سعه‏صدر»، وسعت‏نظر و ظرفیت لازم داشتن، از نمونه‏هاى دیگر«مردم‏دارى‏» است. گاهى افراد، بى‏حوصله‏اند، از جایى و چیزى ناراحتى‏دارند، یا ضرر و آسیبى دیده‏اند، یا تحت فشار و گرفتارى‏اند،توقعهایشان بالاست، عصبانى مى‏شوند، حرف تند مى‏زنند و ...

آن که صبور باشد و بردبار، مى‏تواند با مردم کنار آید،

آن که تحمل حرفها، تندیها و بداخلاقیها را در «مکتب صبر»، تمرین‏و تجربه کرده باشد، مى‏تواند در ارتباط با مردم، به خدمت‏خویش وحضور کریمانه در کنارشان ادامه دهد. خود تحمل و مقاومت، براى‏انسان، هوادار درست مى‏کند. از کوره در نرفتن، بردبارى نشان دادن،خشمگین نشدن، از آثار این «ظرفیت‏» است. کسى که از این ویژگى‏اخلاقى برخوردار باشد، از یارى و حمایت دیگران هم برخوردارخواهد بود. باز بشنویم از کلام امیرالمؤمنین(ع) که فرمود:

«بالحلم تکثر الانصار.» (7) . و نیز این کلام نورانى آن حضرت: «بالاحتمال و الحلم یکون لک الناس انصارا و اعوانا.» (8) .

که هر دو سخن، معناى مشابه دارد، یعنى: در سایه حلم و بردبارى‏و تحمل است که یاوران زیاد مى‏شوند و مردم، پشتیبان و حامى تومى‏گردند. این خصلت، بویژه براى کسانى که با مردم در تماس و ارتباطبیشترى‏اند و در معرض مراجعات، طرح سؤالها، نیازها، توقعات ومشکلاتند، ضرورى‏تر و از مهمترین صفات شایسته براى مسؤولان‏است.

6- تفقد و رسیدگى
مردم، بویژه گرفتاران و دردمندان، نیازمند احوالپرسى، رسیدگى،سرکشى و در یک کلمه «تفقد»ند.

گاهى یک احوالپرسى و سلام، شادابى روح و نشاط زندگى‏فراوانى (براى هر دو طرف) پدید مى‏آورد.

گاهى نوشتن یک نامه یا تلفن کردن به یک آشنا و فامیل، محبتها وصفاهاى بسیارى ایجاد مى‏کند.

گاهى سر زدن به همسایه و عیادت یک بیمار و شرکت در یک‏مجلس ختم یا عروسى، مبدا بسیارى از دوستیهاى ماندگار مى‏شود.

دید و بازدیدهاى خانوادگى، دلها و زندگیها را به هم مربوطمى‏کند.

پرسیدن از گرفتاریها و مشکلات دیگران و تلاش در حل و رفع‏آنها، در دلها را به روى انسان مى‏گشاید.

پس چه باید کرد؟ روشن است: با مردم زیستن، با همسایه‏ها وهمشهریها و همکاران و معاشران و همنوعان، جوش خوردن، انس‏گرفتن، در رنج و راحت دیگران شریک شدن، فاصله‏ها را با دیگران‏کوتاه کردن، قطع رابطه‏ها را به «آشتى‏» بدل کردن، اختلافها و کدورتها رازدودن و ... اینها همه «عمل صالح‏» است.

و خداوند چنین نیکوکاران را دوست مى‏دارد. تا توانى به جهان خدمت محتاجان کن. به دمى یا درمى یا قلمى یا قدمى.

«مردم‏دارى‏»، اخلاق زیبنده مسلمانى است که مى‏خواهد ازالگوهاى دینى و ارزشهاى مکتبى الهام بگیرد و «زندگى اسلامى‏» داشته‏باشد. باید با «عمل‏»، دیگران را جذب کرد، نه با «حرف‏»! «گفتار بى‏عمل،چک بى‏محل است‏». و مردم‏دارى، اخلاق انبیا و اولیاست ..

گله نداشتن
اما آنچه براى دیگران بسیار کارساز است، «عدم توقع‏» است. نتیجه‏این روحیه، آرامش وجدان و آسایش درون است. اگر کسى از دوستان،بستگان، همسایگان و همکاران، سورى داد و ما جزو مدعوین نبودیم،چه جاى گلایه؟

زبان به گلایه گشودن، هم طرف مقابل را شرمنده و رنجیده‏مى‏کند، هم نشانه کم‏ظرفیتى و دون‏همتى و حقارت نفس گله کننده‏است. مناعت طبع، گوهرى است که نباید آن را با سنگ «توقعهاى کوچک‏»شکست! اگر به مهمانى هم رفتیم و غذا و جا و شرایط بر طبق میل وانتظارمان نبود، باز هم عیب‏جویى و شکوه، مناسب نیست; زیراگلایه‏هاى بعدى، نه عیوب و کاستیهاى گذشته را اصلاح مى‏کند، نه‏چیزى عاید ما مى‏شود. تنها پایین بودن سطح اندیشه و افق فرهنگ‏خویش را با این کار، نشان داده‏ایم.

ایثار و گذشت و بلندنظرى و والاهمتى، مخصوص همین‏جاهاست! پس همت‏بلند دار ... مبادا صفاى دوستى و خویشاوندى باچنین توقعهایى به کدورت مبدل شود. حیف است!

وقتى مى‏توان با کلماتى و چهره و برخوردى خوش و دلپذیر،خاطرى را خرسند ساخت، چرا باید با گفتن کلماتى ناخوشایند واندوه‏آفرین، غم بر چهره دیگرى نشاند و او را به یاد روزهاى تلخش‏انداخت.

 از حضرت صادق(ع):
«من اخذ من وجه اخیه المؤمن قذاة کتب الله له عشر حسنات‏»; (2) .
کسى که از چهره برادر دینى‏اش، رنج و اندوهى را بزداید، خداوندبه پاداش آن، ده «حسنه‏» در نامه اعمالش مى‏نویسد. 
  زیارت مؤمن
در یک جامعه ایمانى، همبستگى اهل ایمان ضرورى است. این‏پیوند، در سایه دیدارها پدید مى‏آید و استحکام مى‏یابد. در روایات،بابى تحت عنوان «زیارة المؤمن‏» است که به این‏گونه دیدارها تاکید دارد.امام صادق(ع) فرموده است:

«مازار مسلم اخاه المسلم فى‏الله ولله الا ناداه الله عز و جل: ایها الزائر طبت وطابت لک الجنة‏»; (3) .

هیچ مسلمانى برادر دینى‏اش را در راه خدا و براى خدا زیارت‏نمى‏کند، مگر آنکه خداى متعال به او ندا مى‏دهد: اى دیدارکننده!خوش به حالت، بهشت‏براى تو سزاوار و گوارا باد!

در این دیدارها، دو رکن وجود دارد: دیدارکننده و دیدارشده (زائرو مزور). آنکه پیشقدم در زیارت مى‏شود، فضیلت‏بیشترى دارد وپاداشى افزونتر. این سخن پیامبر اکرم(ص) است که فرمود:

«الزائر اخاه المسلم اعظم اجرا من المزور»; (4) .

آنکه برادر مؤمن خود را دیدار مى‏کند، پاداشى بزرگتر از شخص‏دیدارشده دارد.

از رسول اکرم(ص) در حدیث‏است : هرگاه پیامبر خدا یکى از مسلمانان را سه روز نمى‏دید، از حال اومى‏پرسید. در پاسخ سؤال پیامبر، اگر مى‏گفتند که غایب است (مثلا سفررفته) برایش دعا مى‏کرد. اگر حاضر بود، به دیدارش مى‏رفت و اگربیمار بود به عیادتش مى‏شتافت. (5) .
منبع: اخلاق معاشرت-جواد محدثی

http://www.tebyan-hamedan.ir/islam/archives/_4.php


نوشته شده در  چهارشنبه 87/3/8ساعت  12:50 عصر  توسط  
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
فقط روزی یه دونه
بازی ها جدّی گرفته شده وجدّی ها بازی
از گرسنگی، تشنگی گله و شکایت نداشتند، بلکه از اینکه پرده حجاب از
رابطه من و خدا - سختی های زندگی
اگه امام الان کنارت بود
نگاه
حواست جمع باشد
آخر خوبی ها
اگر دعا کنم چه می شود
بر ضریحت ای امام مهربان
نظر امام خمینی (ره) درباره موسیقی
خانواده! خانواده! خانواده!
مَحَبَّةً مِنِّی‏
دو نوع آرامش در قرآن داریم یک آرامش مادی و آرامش معنوی
عین ا... الناظره
[همه عناوین(80)][عناوین آرشیوشده]