سلام
حزب اللهی و غیر حزب اللهی نداریم منتها بعضی هامان اصلا تو باغ نیستیم لج می کنیم به آنچه صلاح دنیا و آخرتمان است و بعضی دیگر فکر می کنیم به باغ رسیدیم ، اما نه شیطان تا لحظه احتظار می خواهد ماراگمراه کند،همه مان را، اگر به سمت خیر برویم (و لکل وجهه هو مولیها فاستبقوا الخیرات) شیطان ودارو دسته اش ضعیف می شوند واگر به سمت شر برویم (و من یعش عن ذکر الرحمن نقیض له شیطانا فهوا له قرین و انهم لیصدونهم عن السبیل و یحسبون انهم مهتدون»«هر کس از یاد خدا رخ برتابد شیطان را برانگیزیم تا یار و همنشین دائم وی باشد و آن شیاطین به گونه ای مردم را از راه خدا بازداشته و به ضلالت افکنند که پندارند هدایت یافته اند.») همه ما مسئول هستیم:
الف- زن و مرد مسلمان هر دو در پیشگاه خداوند مسئول اعمال و کردار خود هستند
ب-به کارى مشغول باش که از آن پرسیده خواهى شد.
آنچه اسلام به ما گفته (سیره پیامبر صلی الله علیه وآله "انک لعلی خلق عظیم" وائمه هدی علیهما السلام که با قرآن دو امانت پیامبرصلی الله علیه وآله هستند )گاهی ما به دلیل قرار نگرفتن در مسیر اصلی -یاد نگرفتن کامل دستورات اسلام ویادگرفتن جزئی یک یا چند عمل خوب -نه همه آنها- ممکن است مشکلاتی داشته باشیم یعنی در کشاکش زمان کم بیاریم .
بنیانگذار کبیر انقلاب در دیدار با اعضای شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی می فرمایند:
" از اول عالم تا حال ، دو حزب بوده است: یکی حزب الهی و یکی حزب غیر الهی و شیطانی. و آثار هر یک هم جدا بوده است و آنی که مال الله بوده ، چون مقصد ، خدای تبارک و تعالی است ، به سوی او و در راه مستقیم است و آن که بر خلاف این راه بوده ، که اکثریت هم با اینهاست ، حزبهای شیطانی هستند ، از صدر عالم تا حالا ، زمان رسول الله هم بوده است و در زمان خودمان هم حزب رستاخیز را دیدید که مقصدشان معلوم بود.
حزبهای الهی ، آثارش این است که روح خداست ؛ یعنی ، کوشش آن این است که دعوت به خود نکند و دعوت به خدا بکند ؛ دعوت به طبیعت نکند و دعوت به الوهیت و ملکوت بکند. و این علامتی است که انسان خودش میتواند بفهمد که کجا میرود ؛ آیا طرف حزب خدایی و خدا میرود و جزو حزب الله است یا طرف حزبهای دیگر؟ انسان میتواند تشخیص بدهد که چه کاره است.
البته گاهی حجابها مانع میشود که انسان بفهمد چه کاره است. آنها که در این راهند که راه را پیدا کنند ، میتوانند حجابها را پاره کنند و بیایند راه حزب الله را ، از باب اینکه حزب الله هم الغالبون. و حزبهای دیگر هم که فرضا مدتی بمانند و دست و پا بزنند مغلوبند."
1-مسئله درونی ، جنگ نفس با وجدان است و الحق کشاکش سختی است ،مرد می خواهد وهمان جهاد اکبر است،درگیری خودمان است با خودمان ، نفس اماره با نفس لوامه وخوش به حال اونا که به نفس مطمئنه می رسند
2-مسئله بیرونی عوامل اجتماعی هستند که همیشه راهگشا ، سازنده ومشوق نیست و گاهی به ما هیجانات منفی وارد
می شود ودر این آخر الزمان علناً معروف نهی می شود ومنکر عادی تلقی می شود واین همان است که گفته اند در آخر الزمان نگه داشتن دین مثل نگه داشتن آهن مذاب در دست است. خدانگهدار